جدول جو
جدول جو

معنی باغ انار - جستجوی لغت در جدول جو

باغ انار
(اَ)
از قراء کوارفارس و در نیم فرسخی مغربی کوار است. (از فارسنامۀناصری ص 262). دهی است از دهستان کواربخش سروستان شهرستان شیراز که در 110 هزارگزی جنوب باختر سروستان و یک هزارگزی شوسۀ شیراز به فیروزآباد در جلگه واقعاست. ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 73 تن سکنه و آب آن از رود خانه قره آغاج تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و چغندر و صیفی و شغل مردمش زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غِ مِ)
دهی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 23 هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 2 هزارگزی جنوب مالرو مسکون به کروک واقع است و 6 تن سکنه دارد. مزارع کهورآباد و کنارستان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(غُرْ رَ دَ / دِ)
دارندۀ باغ، باغ خدا، صاحب باغ، آنکه باغداری کند، دارای باغ، (یادداشت مؤلف)، مالک باغ
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان صحرای باغ بخش مرکزی شهرستان لار که در 60 هزارگزی جنوب باختر لار در کنار راه فرعی لار به بیرم در جلگه واقع است، ناحیه ای است گرمسیر با 337 تن سکنه و آب آن از قنات و چاه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و صیفی و شغل مردمش زراعت است، این قریه مرکز دستۀ ژاندارمری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(غِ نَ ظَ)
باغی است در شیراز که فعلا محل موزۀپارس شیراز است و از یادگارهای کریم خان زند (1163 -1193 هجری قمری) بشمار میرود و حدود 16 هزارگز مربع مساحت دارد. بنای معروف به کلاه فرنگی که مقبرۀ مرحوم وکیل بوده است در میان باغ قدیم و در محوطۀ شمالی باغ فعلی قرار دارد. باغ مذکور زمان حسینعلی میرزا فرمانفرمای فارس کم و بیش تغییر یافت و در سال 1324 ه. ش. هم قسمتی از آن جزء خیابان زند شد. (از مقالۀ مصطفوی، در مجلۀ اطلاعات ماهانه شمارۀ 77 ص 13)
باغی است در صفاهان که دریاچه ای کلان دارد:
دیده از سیل سرشکم رشک صددریاچه شد
تا برخسار توای باغ نظر افتاده است.
محسن تأثیر (از آنندراج)
باغی بوده است در کازرون و ظاهراً منسوب به میرزا حسینقلی میربها فرمانفرماست. (از مقالۀ مصطفوی در مجلۀ اطلاعات ماهانه شمارۀ 77 ص 50)
باغی در کرمان. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). باغی به کرمان که نظرعلی خان زند حاکم زمان زندیه در کرمان بنا کرد و بروایت ناسخ التواریخ در زمان شجاع السلطنه (دورۀ قاجاریه) مرکز حکومت شهر بوده است. رجوع به تاریخ کرمان وزیری ص 329 و 359 و 479 شود
باغی در قندهار که متعلق به علیمردان خان پسر گنجعلی خان حاکم زمان صفوی این شهر بوده است و مجمعالتواریخ از آن نام برده است. رجوع به حاشیۀ تاریخ کرمان وزیری، ص 286 شود
لغت نامه دهخدا
(بُ ن نا)
قریه ای است بمسافت کمی در مشرق شهر خفر. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(اَمْ)
و لشکرگاه هرثمه بر نهروان بود بر دوفرسنگی از دروازۀ بغداد و لشکر طاهر جائی بود که آن را باب انبار گویند سوی بصره بر یک فرسنگی از شهر. (ترجمه طبری نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف ص 513)
لغت نامه دهخدا
(بَ رَ اَ)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 300 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. ساکنان این ده از طایفۀ گرمی هستند و در سیاه چادر سکونت دارند. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(غِ چِ)
نام باغی در حوالی سمرقند که بعهد امیرتیمور و فرزندان وی آبادان بوده است: در شب جمعه 26 ربیع الاول سنۀ اربع و خمسین و ثمانمائه در وقتی که آن شهریار (میرزا عبداللطیف) دیوانه سار از باغ چنار بطرف شهرمی آمد تیری بسوی او انداختند. (حبیب السیر چ خیام ج 4ص 42). و همچنین رجوع به همان مأخذ ج 3 ص 526 شود
لغت نامه دهخدا
(حِ)
دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر که در 6 هزارگزی جنوب باختر برازجان در کنار شوسۀ برازجان به بوشهر در جلگه قرار دارد. ناحیه ای است گرمسیر دارای 160 تن سکنه. آب آن از چاه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و خرما و تنباکو و شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(ظِ)
دهی است از دهستان چنارود بخش آخورۀ شهرستان فریدن که در 33 هزارگزی جنوب آخوره و 14 هزارگزی جادۀ کوهرنگ واقع است و 98 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 38 هزارگزی شمال باختری فریمان در دامنه واقع است، دهی است دارای آب و هوای معتدل و 5 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان کاغذکنان شهرستان هروآباد که در 22 هزارگزی شمال آغ کند و 13 هزارگزی راه شوسۀ هروآباد به میانه واقع است، ناحیه ای است کوهستانی با168 سکنه و آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و حبوبات و سر درختی و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم و گلیم بافی و راهش مالرو است، دو ده در دو محل بفاصله یک هزارگز بنام باغبانان بالا و پایین معروف است، سکنۀ باغبانان پائین 68 نفر میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(چِ)
دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز (دره گز) که در 101 هزارگزی جنوب خاوری کلات در دره واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 60 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و ذرت است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 70 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و بر سر راه مالرو جیرفت به ساردوئیه واقع است و 25 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد که در 18 هزارگزی جنوب خاور لردگان و 3 هزارگزی آب خرسان در جلگه واقع است، ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 102 تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و حبوبات و ارزن و تنباکو و بادام و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم و قالی بافی و راهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
قصبۀ کوچک مرکزی بخش خفر شهرستان جهرم و مختصات جغرافیائی آن بقرار زیر است: طول 53 درجه و 15 دقیقه. عرض 28 درجه و 55 دقیقه. ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 1300 گز است در 82 هزارگزی شمال باختری جهرم و 118 هزارگزی جنوب خاوری شیراز و یک هزارگزی شمال شوسۀ شیراز به جهرم در دامنۀ جنوبی کوه گر است. هوای آن گرم بالنسبه ملایم و آب مشروب وزراعتی آن از چشمه های متعدد تأمین میشود. محصولات عبارتند از: میوجات مرکبات و جزئی غلات. شغل اهالی باغداری و زراعت و کسب است. سکنۀ قصبه 716 تن است و درحدود 20 باب دکان و یک دبستان دارد و از ادارات دولتی بخشداری و نمایندگی دادگاه و دفتر پست، ژاندارمری در قصبه وجود دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(چِ)
دهی است از دهستان احمدی بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس که در 145 هزارگزی خاور حاجی آباد و 5 هزارگزی جنوب راه مالرو گلاشکرد به حاجی آباد واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و گرمسیر دارای 223 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن خرما و غلات و شغل مردمش زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 36 هزارگزی خاور فهلیان و حاشیۀ جنوبی رود خانه شیرین واقع است و 42 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نبات انار
تصویر نبات انار
انجره از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
اتاقک درختی، کومه ای با پایه های بلند
فرهنگ گویش مازندرانی
انار سرخ رنگ با طعم ترش و شیرین
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع گیاهان مناطق خشک ناحیه جلگه ای خزر جنوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از بخش خرم آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی